در این مقاله، من برخی از رایجترین عناصری که در مورد سئوی معنایی و نهادی اشتباه گرفته شدهاند را با هدف پاک کردن مه اطراف آنها، انتخاب کردهام.
تفاوت بین موجودیت ها، تاپیک ها و کلمات کلیدی چیست؟
یکی از رایج ترین زمینه های سردرگمی که من هنگام بحث در مورد موجودیت ها دیده ام این است که کلمات کلیدی، تاپیک ها و موجودیت ها را از یکدیگر متمایز می کند.
از آنجایی که موجودیت ها، کلمات کلیدی و تاپیک ها عناصر درهم تنیده در چشم انداز وسیع سئو هستند، جدا کردن هر یک از تعریف ها اغلب دشوار است.
موجودیت ها(Entities)
اینها مفاهیم یا چیزهای اساسی در محتوا هستند. در سطح پایه، موجودیتها میتوانند اسامی مفرد باشند، مانند «کیک شکلاتی» یا «iPhone».
اما آنها همچنین می توانند مفاهیم پیچیده تری را نشان دهند، مانند رویدادهایی مانند “بازی های المپیک” یا مکان هایی مانند “کوه اورست”.
در چارچوب بهینهسازی موتورهای جستجو، موجودیتها به مفاهیم منحصر به فرد و قابل شناسایی اطلاق میشود که در متون یا زمینههای مختلف سازگار هستند. آنها نه فقط به عبارات خاصی محدود نمیشوند بلکه ایدههای گستردهتری را نیز نشان میدهند.
در یک عبارت کلیدی مانند “دستور پخت کیک شکلاتی خوشمزه”، “کیک شکلاتی” موجودیت است.
در مقیاس بزرگتر، برای یک وبسایت در مورد بررسیهای فنی، نهادهایی مانند «تلفنهای هوشمند»، «لپتاپها» و «گجتها» موضوعات کلی آن را هدایت میکنند و موضوع اصلی را به موتورهای جستجو سیگنال میدهند.
کلمات کلیدی(Keywords)
اینها عبارات یا اصطلاحات خاصی هستند که کاربران در موتور جستجو تایپ می کنند. آنها پلی بین قصد کاربر و محتوایی هستند که در تلاش برای یافتن آن هستند.
کلمات کلیدی می توانند یک یا چند موجودیت را در بر گیرند و منعکس کننده آنچه کاربران فعالانه به دنبال آن هستند را نشان دهند.
به عنوان مثال، در حالی که “iPhone” یک موجودیت است، یک کلمه کلیدی که آن را در بر می گیرد ممکن است “بررسی iPhone 12 Pro Max” باشد.
تاپیک ها(Topics)
تاپیک ها حوزه ها یا دسته بندی های موضوعی هستند که یک یا چند موجودیت را در بر می گیرند. یک موضوع را به عنوان چتری در نظر بگیرید که چندین موجودیت می توانند زیر آن ساکن شوند.
برای مثال، تحت عنوان «فناوری خانه هوشمند»، موجودیتها میتوانند شامل «Google Nest Hub»، «ترموستاتهای هوشمند» و «امنیت اینترنت اشیا» باشند.
در اینجا خلاصه ای از تمایزات کلیدی آنها آمده است:
محدوده(Scope)
- تاپیک ها گسترده هستند و می توانند چندین نهاد و حتی کلمات کلیدی مختلف را در بر گیرند.
- موجودیت ها مشخص تر و متمرکزتر هستند.
- کلمات کلیدی عبارتهای قابل جستجوی خاصی هستند که به هر دو مربوط میشوند.
رابطه سلسله مراتبی(Hierarchical relationship)
- موجودیت ها معمولاً تحت عنوان موضوع قرار می گیرند.
- کلمات کلیدی می توانند با نهادها یا تاپیک ها یا گاهی اوقات با هر دو همسو شوند.
سئو(SEO)
- تاپیک ها استراتژی محتوای گسترده تر شما را راهنمایی می کنند.
- موجودیت ها به تمرکز و اصلاح آن استراتژی کمک می کنند.
- کلمات کلیدی به عنوان هدف برای جستجوهای واقعی عمل می کنند.
چهارراه(Intersection)
- از تاپیک ها می توان برای تشکیل خوشه های محتوا استفاده کرد.
- موجودیت ها و کلمات کلیدی برای اصلاح و مشخص کردن محتوا در آن خوشه ها خدمت می کنند.
قصد کاربر(User intent)
- تاپیک ها، کاربر را در سفر اطلاعاتی خود راهنمایی می کنند.
- موجودیت ها پاسخ های خاصی را ارائه می دهند.
- کلمات کلیدی را می توان برای پاسخگویی به سوالات خاص کاربر ایجاد کرد.
شبکه های معنایی (در زمینه سئو)
- تاپیک ها اغلب به عنوان گره در شبکه های معنایی عمل می کنند که موجودیت های مرتبط را به هم متصل می کنند.
- کلمات کلیدی به عنوان مسیرهایی عمل می کنند که کاربران را به آن گره ها هدایت می کنند.
رابطه بین تاپیک ها و کلمات کلیدی نشان میدهد که چگونه کلمات کلیدی به بیان جنبههای مختلف یک موضوع خاص کمک میکنند.
در یک استراتژی محتوایی ساختاریافته، کلمات کلیدی مورد نظر شما به طور طبیعی باید زیر چتر تاپیک ها انتخابی شما قرار گیرند.
این تضمین می کند که محتوای شما مرتبط و جامع است و طیف وسیعی از اهداف کاربر مرتبط با موضوع شما را برآورده می کند.
در اصل، تاپیک ها به عنوان مضامین فراگیر عمل میکنند که دامنه و جهت محتوای شما را هدایت میکنند و تمرکز سطح بالایی را ارائه میدهند.
موجودیتها این تمرکز را بیشتر میکنند و به موتورهای جستجو مانند Google لنز ظریفی میدهند تا ماهیت اصلی محتوای شما را در سطوح خرد و کلان درک کنند.
در همین حال، کلمات کلیدی، جنبههای خاصی از تاپیک ها کلی شما را اصلاح میکنند و محتوای شما را برای کاربرانی که سوالات خاص مرتبط با آن تاپیک ها را دارند قابل کشف میکنند.
چگونه موجودیتها بر تحقیق کلمات کلیدی تأثیر می گذارند؟
به طور سنتی، استراتژیهای سئو ریشه در تحقیقات کلمات کلیدی داشتند و عمدتاً بر دشواری کلمات کلیدی و حجم جستجو تمرکز داشتند.
متخصصان قبل از اینکه به سمت کلمات کلیدی رقابتی تر حرکت کنند، میوه های در دسترس تر را در نظر می گیرند – شرایطی که سایت می تواند به طور واقع بینانه برای آنها رتبه بندی کند.
اگرچه در گذشته این رویکرد موثر بود، اما به دلیل تکامل الگوریتمهای جستجو، این روش دیگر بهینه نیست.
اکنون، یک روش مبتنی بر کلمات کلیدی خطر ایجاد اتلاف تاپیک ها گسسته در یک وبسایت را همراه دارد و میتواند باعث تضعیف توانایی موضوعی شود.
تصور کنید که تاپیک ها فضای فیزیکی را اشغال میکردند که در آن برخی تاپیک ها نزدیک و برخی دیگر دور هستند.
در این فضا، «کفش بولینگ» به «بولینگ» نزدیکتر است تا «شبهای سرگرمکننده با خانواده» – با این حال، «شبهای سرگرمکننده با خانواده» ممکن است دور از دسترس نباشد.
این گونه است که مدل های زبان پیشرفته زبان را درک می کنند. آنها نمایش های گرافیکی را برای تشخیص ارتباط موضوعی ایجاد می کنند.
اگر سایت شما ساختار موضوعی پراکنده ای داشته باشد، از یک موضوع مرتبط به موضوع دیگر پرش می کند (مانند هدف قرار دادن کلمات کلیدی موردی)، ممکن است گوگل رمزگشایی از هدف اصلی(core intent) وب سایت شما را دشوار بداند.
این می تواند منجر به کاهش رتبه یا ناتوانی در رقابت برای کلمات کلیدی شود که واقعاً برای تجارت شما مهم هستند.
در حالی که هدف قرار دادن میوه های کم ارزش از نظر کلمات کلیدی هنوز قابل اجرا است، لزوماً یک وب سایت را به عنوان یک مرجع در یک جایگاه خاص ایجاد نمی کند.
برای بهینه سازی محتوا در این دوره، باید دو جنبه کلیدی را در نظر بگیریم:
چگالی موضوع(Density of the subject matter)
هدف شما باید ارائه محتوایی با کیفیت گرافیکی بالا و برتر از رقبا باشد. باید رقابت را به دقت ارزیابی کرده و بتوانید با ارائه محتوایی منحصر به فرد و جذاب، جایگاه خود را در بازار تقویت کنید.
تعیین کنید که در قلمرو خود در کدام زیرمجموعه میتوانید از دیگران پیشی بگیرید.
انتظارات موضوع منطقی(Logical subject expectations)
ایجاد محتوایی که به طور طبیعی با اهداف سایت شما همسو باشد برای موفقیت سئو بسیار مهم است.
من اغلب می بینم که متخصصان سئو دامنه محتوای خود را بیش از حد گسترش می دهند یا از هوش مصنوعی برای پوشش دادن هر زاویه قابل تصوری از موضوع خود استفاده می کنند، که به طور کامل علامت را از دست می دهد.
به عنوان مثال، سایتی را تصور کنید که بر روی «تمرینات Kettlebell برای مبتدیان» تمرکز دارد.
افزودن مقاله ای در مورد تاریخچه طراحی کتل بل، اگرچه جالب است، اما ممکن است مستقیماً برای مخاطبان اصلی سایت که به دنبال نکات تمرینی عملی هستند، سودی نداشته باشد.
Entity SEO یک مجوز رایگان برای پوشش دادن هر موضوع زیر نور خورشید نیست. اولویت بندی محتوایی که با اهداف اصلی سایت شما مطابقت دارد و با درک Google از تخصص شما همسو می شود، ضروری است.
به عبارت دیگر، قبل از اینکه به جزئیات طراحی کتل بل بپردازید، مطمئن شوید که قبلاً اصولی را که مخاطبان شما فعالانه در جستجوی آن هستند پوشش داده اید.
فقط زمانی به تاپیک ها گسترده تر بپردازید که مشاهده کردید موتور جستجو شما را به عنوان یک متخصص در زیرمجموعه خود می بیند (این امر معمولاً با رتبه های برتر و رتبه بندی سریع مقالات جدید قابل مشاهده است).
به یاد داشته باشید: تثبیت خود به عنوان یک مرجع موضوعی یک چالش همیشه در حال تکامل است. موفقیت در گرو تحقیقات کامل است، مشخص کردن تاپیک ها فرعی که برای کاوش عمیقتر آماده هستند – مناطقی که دیگران ممکن است نادیده گرفته باشند.
شناسایی خوشههای محتوا در حوزههای رقیب اهمیت زیادی دارد. این کار نه تنها به منظور از بین بردن تکرار، بلکه برای پیشی گرفتن نیز اهمیت دارد.
با این حال، لازم است که پروفایلهای بکلینک رقبا را هم در نظر بگیرید و با آنها هماهنگ شوید. ارزیابی توانایی شما در تطابق یا حتی پیشی گرفتن از این عوامل خارجی برای استراتژیهای واقعبینانه بسیار اهمیت دارد.
نقشه موضوعی چیست؟
همانطور که در بالا بحث کردیم، سئو اغلب مترادف با تحقیق کلمات کلیدی بود و این مرحله یکی از تلاش های سئو بود.
بازاریابان وب را جستجو می کنند و به دنبال کلمات کلیدی می گردند که نویدبخش حجم جستجوی بالا و رقابت کم است.
استراتژی بسیار ساده واضح بود: یافتن یک کلمه کلیدی با پتانسیل بالا، ایجاد محتوا اطراف آن، بهبود و بهرهبرداری از آن.
این تاکتیک بیشتر درباره شناسایی فرصتها بود تا اینکه به ساخت یک حضور دیجیتال جامع بپردازد.
هدف از این تاکتیک، گرفتن آن میوههای پایین درخت بود – کلمات کلیدی منزوی که به راحتی میتوانستند هدف قرار گیرند تا ترافیک را افزایش دهند.
این ایده این بود که شما یک پایه از محتوای رتبهبندی شده ایجاد کنید و سپس به تدریج به کلمات کلیدی دشوارتر بروید. این رویکرد در نهایت متمرکز بر کلمات کلیدی بود.
رویکرد خوشه محور
به نظر من، یک استراتژی سئو تکامل یافته باید بر تصمیمات استراتژیک در اطراف خوشه های محتوا متمرکز شود و منحصراً کلمات کلیدی را هدف قرار ندهد.
نقشه های موضوعی را وارد کنید – ابزاری حیاتی در سئوی مدرن که به شما کمک می کند استراتژی محتوای خود را بهتر تجسم و برنامه ریزی کنید.
نقشه موضوعی اساساً یک نمایش بصری از موضوع اصلی شما و نحوه اتصال آن به تاپیک ها و تاپیک ها فرعی مختلف است.
آن را به عنوان یک نمودار عنکبوتی یا یک نقشه ذهنی در نظر بگیرید. در مرکز این نقشه، شما موضوع اصلی خود را دارید – موضوعی که سایت شما روی آن تمرکز دارد.
انشعاب از این گره مرکزی تاپیک ها فرعی مرتبطی هستند که به عنوان ستون های حمایت کننده سوژه اصلی شما عمل می کنند.
هر موضوع فرعی می تواند بیشتر به مضامین خاص یا حتی جنبه های محدودتر تقسیم شود و یک ساختار لایه ای و سازمان یافته برای محتوای شما ارائه دهد.
تصور کنید موضوع اصلی شما «بسکتبال» است.
بنابراین، شاخههایی مانند “تکنیکهای بسکتبال”، “تجهیزات بسکتبال” و “تیمهای NBA” به وجود میآیند.
عمیقتر بروید و از “تکنیکهای بسکتبال”، به “ضربات آزاد”، “دریبلینگ” و موارد دیگر میرسید.
میان آنها، کلمات کلیدی شما نشان میدهند وسایل محتوا و نیت کاربر را پیشنهاد میدهند.
Interspersed کلمات کلیدی شما هستند که زوایای محتوا و هدف کاربر را نشان می دهند.
به جای تمرکز بر کلمات کلیدی فردی، اکنون به خوشهها نگاه میکنید – گروههایی از قطعات محتوای مرتبط.
این خوشه ها به شما این امکان را می دهند که تصویری جامع از یک موضوع ترسیم کنید و سایت شما را به یک مرکز یک مرحله ای برای مخاطبان تبدیل می کند.
هنگام ارزیابی رقابت و حجم، تمرکز از کلمات کلیدی فردی به این خوشهها تغییر میکند و به پتانسیل کل به جای فرصتهای منحصر به فرد نگاه میشود.
در اینجا، تمرکز شما بر تجزیه و تحلیل چشمانداز برای اینکه رقبای شما چه دستههایی از محتوای دارند و به دنبال مواردی میگردند که بتوانید به جای کلمات کلیدی از خوشههای آنها بهتر عمل کنید.
مزایای تفکر خوشه ای(clusters)
این تغییر از کلمات کلیدی به خوشه ها مزایای متعددی را ارائه می دهد:
عمق و وسعت
- با پوشش دادن تاپیک ها مرتبط زیر یک چتر، هم بینش عمیق و هم یک نمای کلی گسترده ارائه میدهید که اهداف مختلف کاربر را برآورده میکند.
قدرت
- یک رویکرد خوشهای به موتورهای جستجو سیگنال میدهد که شما فقط سطح را بررسی نمیکنید. شما در اعماق غواصی هستید و اقتدار خود را در جایگاهی تثبیت می کنید. این باعث میشود که موتورهای جستجو رتبهبندی شما را بالاتر ببرند، اغلب برای عباراتی که عوامل خارجی ضعیفتری نسبت به رقبا دارند.
انعطاف پذیری
- خوشه ها امکان گسترش آسان تر محتوا را فراهم می کنند. اگر یک روند جدید در یک خوشه ظاهر شود، می توانید بدون ایجاد اختلال در ساختار سایت خود، آن را به طور یکپارچه ادغام کنید.
ابزارهای خوشهبندی کلمات کلیدی میتوانند در هنگام ساختن نقشههای موضوعی، بازی را تغییر دهند. آنها به شما کمک می کنند تشخیص دهید که چه زمانی یک کلمه کلیدی سزاوار صفحه موضوع مستقل خود است یا اینکه در یک موضوع گسترده تر مناسب تر است.
در واقع، رویکرد قدیمی انتخاب دقیق کلمات کلیدی خوب بود و استفاده از موفقیت آنها برای حرکت به جلو در SEO بود.
رویکرد جدید انتخاب دستههایی از محتوای متراکم است که قدرت را ایجاد میکند. هنگامی که به درستی انجام شود، می توانید یک تقویت موضعی را ایجاد کنید و نیاز به عوامل سئو خارجی برتر را دور بزنید.
چگونه میتوانید بهینهسازیهای درون صفحه را در چارچوب موجودیت انجام دهید؟
اکنون که دیدیم چگونه موجودیتها میتوانند از طریق نقشههای موضوعی در استراتژی سطح بالا و نقشه راه محتوای شما لحاظ شوند، بیایید سؤالاتی را که مردم درباره اجرای واقعی موجودیتها در سایت شما میپرسند بررسی کنیم.
سئو داخلی و موجودیتها: چه چیزی تغییر کرده است؟
اگر برای هر زمانی درگیر سئو شده اید، یک تغییر قابل توجه در گزارش جستجوی کنسول جستجوی شما این است که صفحات شما اغلب برای کلمات کلیدی که مستقیماً در محتوای آنها ذکر نشده رتبه بندی می شوند.
نهادها و نمودار دانش، درک گوگل را از زبان تغییر داده است. پیش از این، نتایج جستجو عمدتاً صفحاتی را نشان می داد که به صراحت یک کلمه کلیدی را ذکر می کردند.
اما اکنون، با درک عمیقتری که توسط نهادها ارائه میشود، گوگل از مجموعه گستردهتری استفاده میکند و صفحاتی را در نظر میگیرد که به تاپیک های در حوزه مرتبط میپردازند. این امر باعث میشود که گوگل از محتوای جامعتر استفاده کند.
این تغییر چیزی را که من «صفحات معتبر» مینامم معرفی کرد. اینها صفحات غنی از محتوا هستند که از روابط موجودیت اشباع شده اند و برای پاسخ به بسیاری از سوالات احتمالی کاربران طراحی شده اند. چنین صفحاتی جوهر آنچه را که قبلاً به چندین صفحه نیاز داشت، جمع می کند.
همانطور که این صفحات معتبر را توسعه می دهید، ابزارهای هوش مصنوعی می توانند مفید باشند.
روند اساسی شامل چند مرحله کلیدی است:
- ابتدا، از ابزارها یا روشهایی مانند TF-IDF (فرکانس اصطلاحی-فرکانس معکوس سند)، RAKE (استخراج سریع کلمه کلیدی خودکار)، یا تکنیکهای استخراج کلمه کلیدی برای استخراج عبارات یا موجودیتهای کلیدی کلیدی از مقالاتی که قبلاً در منطقه هدف شما رتبه بالایی دارند، استفاده کنید. این مرحله بسیار مهم است زیرا به شما کمک میکند حداقل موضوع و اصطلاحاتی را که به نظر میرسد گوگل برای رتبهبندی در آن فضای موضوعی خاص ضروری میبیند، تعیین کنید.
- هنگامی که این خط پایه را شناسایی کردید، هدف بعدی فراتر رفتن از آن است. هدف شما باید نه تنها مطابقت با مقالات برتر از نظر موجودیت ها و کلمات کلیدی باشد، بلکه باید با معرفی روابط نهادی جدید یا جنبه هایی از موضوع که به طور گسترده به آنها پرداخته نشده است، از آنها فراتر بروید. ایده ارائه یک قطعه جامعتر و روشنتر است که ارزشی فراتر از آنچه در حال حاضر در دسترس است میافزاید و در نتیجه شانس شما را برای در نظر گرفتن یک مرجع در مورد موضوع توسط موتورهای جستجو افزایش میدهد.
نشانه گذاری اسکیما چه نقشی در سئوی موجودیت دارد؟
مفهوم موجودیت ها در دنیای سئو بسیار مهم است و به عنوان نقاط کانونی که محتوا بر اساس آن ساختار می شود، عمل می کند.
استفاده از اسکیما برای برجسته کردن این موجودیت ها می تواند به موتورهای جستجو درک واضح تری از موضوع و زمینه صفحه شما ارائه دهد.
اسکیما ابزاری است که اغلب در جامعه سئو مورد استفاده قرار نمی گیرد.
بسیاری از افراد در تنظیمات اسکیمای عمومی باقی میمانند، اما گزینههای سفارشی مانند “Schema Mentions” میتوانند به طور چشمگیری بهبود بخشند که گوگل چگونگی درک محتوای شما را متوجه شود.
Schema Mentions به شما امکان میدهد تا مشخص کنید که صفحه شما در مورد چه چیز یا چه کسی اطلاعات ارائه میدهد و حتی میتواند به منابع معتبر مانند ویکیپدیا مرتبط شود تا وضوح بیشتری ایجاد شود.
در اینجا نحوه پیاده سازی آن آمده است.
مرحله 1: موجودیت اصلی خود را شناسایی کنید
قبل از شروع اجرای اسکیما، موجودیت یا نهادهای اصلی که محتوای شما حول آن می چرخد را شناسایی کنید.
برای مثال، اگر در حال نوشتن یک راهنمای جامع در مورد “رژیم غذایی مدیترانه ای” هستید، نهاد اصلی شما رژیم غذایی مدیترانه ای است.
مرحله 2: از Schema Mentions استفاده کنید
برای مشخص کردن موجودیت های اضافی مرتبط با موجودیت اصلی خود، از Schema Mentions استفاده کنید.
اگر در مورد رژیم غذایی مدیترانه ای صحبت می کنید، ممکن است به مواردی مانند «روغن زیتون»، «ماهی» و «ورزش» اشاره کنید.
{ "@context": "http://schema.org/", "@type": "Article", "mentions": [{ "@type": "Thing", "name": "Olive Oil" }, { "@type": "Thing", "name": "Fish" }, { "@type": "Thing", "name": "Exercise" }] }
مرحله 3: از “SameAs” برای منابع معتبر استفاده کنید
هنگامی که نهادهای دیگر را ذکر می کنید، از ویژگی “Same As” برای پیوند به منابع معتبر آنها مانند صفحات ویکی پدیا یا مطالعات علمی استفاده کنید.
{ "mentions": { "@type": "Thing", "name": "Olive Oil", "sameAs": "https://en.wikipedia.org/wiki/Olive_oil" } }
مرحله چهارم: استفاده از ابزارهای تصویرسازی
ابزارهایی مانند Schema Zone می توانند به شما در تجسم ساختار اسکیما کمک کنند.
وارد کردن URL خود را برای دیدن اینکه آیا schema شما به درستی موجودیتهای اصلی و مرتبط شما را برجسته میکند یا خیر.
مرحله 5: تست و نظارت کنید
از ابزار تست اسکیما گوگل برای اطمینان از اجرای صحیح اسکیما خود استفاده کنید.
پس از آن، عملکرد سایت خود را بررسی کنید تا ببینید اسکیما بهبودیافته چگونه بر رتبه بندی جستجوی شما تأثیر می گذارد.
با اجرای آگاهانه اسکیما برای مشخص کردن موجودیت های درون محتوای خود، محتوای خود را برای موتورهای جستجو قابل درک تر می کنید و راه را برای عملکرد بهتر SEO هموار می کنید.
این یک گام ضروری برای اینکه محتوای شما نه تنها قابل خواندن باشد، بلکه توسط موتورهای جستجو “قابل درک” باشد.
شبکه های معنایی چیست و چگونه آنها را می سازید؟
اهمیت یک استراتژی سئوی با ساختار خوب را نمی توان اغراق کرد، به خصوص که الگوریتم های موتورهای جستجو همچنان در حال تکامل هستند.
در حالی که نقشه های موضعی یک چارچوب اولیه را ارائه می دهند که مشخص می کند روی کدام دسته از محتوا باید تمرکز کنید، آنها فقط سطح را خراش می دهند.
وارد شبکه های محتوای معنایی شوید – یک رویکرد تصفیه شده و کل نگر که جنبه های متعدد محتوای شما را در یک کل واحد به هم پیوند می دهد.
شبکه محتوای معنایی چیست؟
شبکه محتوای معنایی روشی پیچیده برای ساختاردهی و اتصال محتوای وب سایت شما فراتر از صفحات مجزا و کلمات کلیدی تک است.
در هسته خود، این یک مدل سازمانی است که به عنوان یک نقشه راه برای به هم پیوستن محتوای شما عمل می کند.
بهجای علامتگذاری صفحات مستقل یا کلمات کلیدی منفرد، شما مجموعههایی از محتوای مرتبط را ترسیم میکنید، معمولاً به شکل پیوندهای داخلی و روابط سلسله مراتبی.
چگونه بر روی مدل های سنتی ساخته می شود؟
اگر با مدل “hub and speak” آشنا هستید، شباهت هایی را در اینجا خواهید یافت.
در این مدل بهبودیافته، مضامین مرکزی یا «هابها» بهعنوان نقاط لنگر، با تاپیک ها فرعی مرتبط یا «شاخهها» منشعب میشوند.
چیزی که آن را متمایز می کند، تمرکز شدید آن بر منطق و دسترسی است، که تضمین می کند هم کاربران و هم موتورهای جستجو می توانند به راحتی معماری و جریان محتوای شما را درک کنند.
چرا شبکه های محتوای معنایی اهمیت دارند؟
در چشمانداز سئوی امروزی، موتورهای جستجو مانند گوگل از تمرکز محدود بر تعداد کلمات کلیدی به درک وسیعتری از محتوا، زمینه و روابط معنایی تغییر میکنند.
یک شبکه محتوای معنایی به شما کمک می کند تا خود را با این چشم انداز پیشرفته سازگار کنید، اطمینان حاصل می کند که محتوای شما نه تنها به راحتی قابل کشف است، بلکه با این سطح جدید از درک موتورهای جستجو نیز طنین انداز می شود.
با اتخاذ این رویکرد، شما چیزی بیش از یک وب سایت بهینه شده برای جستجو ایجاد می کنید.
شما در حال ساختن یک وب منطقی بهم پیوسته از محتوا هستید که تجربه کاربر را بهبود می بخشد و کاملاً با قابلیت های معنایی و هوشمند موتورهای جستجوی مدرن همسو می شود.
این آینده سئو است، و آینده ای است که در آن وضوح، انسجام و اتصال حاکم است.
اولویت بندی موجودیت ها و روابط معنایی در سئو
در سئو، ما از یک رویکرد باریک متمرکز بر کلمات کلیدی به یک دیدگاه به هم پیوسته و جامع که موجودیت ها، تاپیک ها و رابطه معنایی گسترده تر بین آنها را در بر می گیرد، گذر کرده ایم.
موجودیت ها، مفاهیم اساسی در محتوا هستند، به موتورهای جستجو کمک می کنند تا زمینه و ماهیت یک صفحه را فراتر از تکرار کلمات کلیدی صرف درک کنند.
همانطور که ما به این درک غنی می پردازیم، اهمیت نقشه های موضوعی و شبکه های محتوای معنایی روشن می شود.
آنها ابزار صرف نیستند؛ آنها استراتژی هایی برای هماهنگی بهتر با ماهیت در حال تحول موتورهای جستجو و در نتیجه بهبود تجربه کاربر هستند.
یک وب محتوای منسجم و منطقی فقط آینده سئو نیست، بلکه اکنون است.
شناخت و استفاده از این تغییر می تواند راه را برای تجربیات آنلاین معنادارتر و تاثیرگذارتر هموار کند.
منبع: search engine land